آرش آرش ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

آرش کوچولوووی مامان و بابا

بازیهای جدید آرش کوچولو

1392/8/12 9:19
نویسنده : مامان پگاه
3,577 بازدید
اشتراک گذاری

کمی  فرم بازیهات عوض شده ، علائق ات گاهی تغییر می کنه و این نشانه ایست از بزرگ شدنت 

جدیدا  به قائم موشک  خیلی علاقه مندی و تا ظرف غذا رو دست من می بینی که دارم به طرفت میام و یا کاهی که باهات کار دارم و صدات می زنم زود می ری پشت پرده قائم می شی و تا نیام دو تا ماچ آبدار ازت نگیرم و ایبته دو تا گاز هم چاشنیش نکنم از پشت پرده در نمیای 

 

یه بازی  روی گوشیم نصب کردم به اسم پووه ، جونوری که باید مثل یه بچه ازش مراقبت کنی و بهش غذا بدی و سر موقع بخوابونیش و حتی باهاش بازی کنی ، من و تو اسم این پووه رو توپولی گذاشتیم ، باهاش حرف می زنی ( به زبون خودت )  باهاش توپ بازی می کنی و گاهی هم که از دستش عصبانی می شی موبایل من بیچاره رو پرت می کنی تا مثلا پوووه ( توپولی ) دردش بگیره 

 

 

جالب اینجاست که وقتی می خوای با توپولی  حرف بزنی  سرت رو به مانیتور انقدر نزدیک می کنی تا مطمئن بشی توپولی  صداتو می شنوه ، آخه توپولی اگه صداتو درست بشنوه عین جمله ات رو با صدای خودش برات تکرار می کنه و تو از شنیدن جمله ای که گفتی اونم با تن صدای توپولی کلی ذوق زده می شی

 

 

آرش کوچولو این روزها عشق ماشین بازیه ، گاهی تو خونه راه می ری و احساس می کنی الان در نقش یه ماشینی ، با صدای بلند شروع به غان غان کردن می کنی و از بین مبلها و وسایل خونه ویراژ می ری 

ماشین های اسباب بازیت رو هم خیلی دوست داری و خیلی بیشتر از قبل باهاشون بازی می کنی ، لبته حتما حتما موقع ماشین بازی صدای ماشین رو در میاری برای اسباب بازیهات

و البته گاهی هم خودت می رونیش

 

و البته گاهی موتور

و گاهی هم ماشین بابایی رو می رونی 

 

آرش کوچولو به چرتکه هم خیلی علاقه داره ، واسه همین هم خاله صبا این چرتکه رو براش خریده تا آرش باهاش بازی کنه 

 

جدیدا  بازی با پشتی های مبل هم جزء  علائق آرش خان شده ، در کسری از ثانیه همه پشتی ها رو وسط پذیرایی پهن می کنه و یاباهاشون تپه درست می کنه و  ازشون بالا می ره 

یا از ما می خواد باهاشون براش خونه درست کنیم و خدا نکنه آرش خان به یکی از دیوارهای خونه تکیه کنه و خونه بریزه ، در صورتی که این پیشامد بد  به وقوع بیانجامه ، من و بابا  امیر باید تا قیام قیامت خونه درست کنیم و صدای دلنواز اعتراض آرش رو به گوش دل پذیرا باشیم 

 

و البته با وسایل دیگه ای هم خونه رو درست می کنیم 

 

و گاهی هم کمد رختخوابها تبدیل به خونه آقا آرش می شه 

 

نقاشی کشیدن هم جزء علایق پسریه ، گاهی در اوج عصبانیت و گریه با دیدن یه مداد ، خودکار یا ماژیک آنجنان آرامشی می گیره که باور کردنی نیست  ، البته خداییش غیر از یه بار ، دیگه ندیدم روی دیوار نقاشی بکشه ، معمولا تو دفتر نقاشی اش نقاشی می کنه 

 

بازی با قل قلی ها هم خیلی جالبه ، راستش خیلی وقت پیش با بابا امیر تصمیم گرفتیم برای آرش خمیر بازی بگیریم ، آخه آرش عادت نداره چیزی رو دهنش کنه و از این بابت خیالمون از بابتش راحته 

آرش از هر چیزی که دستشو کثیف کنه بدش میاد ، مثلا هیچ علاقه ای به بازی با رنگ انگشتی نداره ، در اولین امتحان ازش بدش اومد و دیگه حتی حاضر نیشت امتحانشم کنه 

به همین دلیل سعی می کرد دستشو با خمیر بازی کثیف نکنه ، منم برای همین با خمیر ها براش قل قلی های رنگی درست کردم و اسمشون رو گذاشتیم قل قلی 

الان قل قلی ها یکی از بهترین دوستای آرش هستن ، می ریزتشون تو یه ظرف و از یه جا با دقت به جای  دیگه خونه منتقلشون می کنه و طوری که شکلشون رو از دست ندن از کاسه میارتشون بیرون و سعی می کنه رنگاشونم بگه 

خلاصه قل قلی ها و آرش دنیایی دارن بس عجیب 

 

اینتا نمونه هایی از بازیهایی بود که آرش کوچولو این روزها باهاشون خودشو سرگرم می کنه

واقعا بازی کردن حق هر کودکی است 

پسندها (2)

نظرات (6)

مامان سام
12 آبان 92 12:30
فرشته ناز و دوست داشتنی
خیلی قشنگ بازی می کنی مخصوصاً وقتی موبایل رو پرت می کنی
امیدوارم همیشه سلامت باشی و در حال بازی و شیطونی


ممنون از لطفتون
جیران بخشنده
12 آبان 92 20:09
سلام من جیران هستم و 14 سالمه و خیلی وقته وبلاگ آرش جون رو میخونم پسر خیلی نازی دارید


جیران عزیزم نمی دونی چقدر خوشحال شدم پستت رو خوندم ، از اینکه به وبلاگ آرش سر می زنی ازت یه دنیا ممنونم

امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی
مامان آرین
12 آبان 92 23:16
ای جونمممممممممممممممممم عشق خاله چقدر ذوق کردم عکسای جدید وکارای جدیدت رو دیدم.هزارماشاالله مردی شدی عسل پسر.
بازیهات هم مثه خودت شیرینن آرش جونی.نقاط اشتراک تون با آرین توی بازی کردن زیاده...مخصوصا بازی با گوشی مامان وپرت کردنش
پگاه جون آرین هم با بازی هایی که روی گوشیم نصب کردم سرگرم میشه البته بیشتر با یه پیشی به جای پووه.بعدش هم پرتاب در حد پرتاب وزنه المپیک هدیه گوشیم میکنه


ای جونم فرزانه عزیزم ، بالاخره شاخ غول رو شکستم و برگشتممممممممممم

الهی من فدای آرین نازنازیت بشمممممممممممم
خاله مصی
13 آبان 92 0:42
سلام عشقم
دلم واست داشت بالا بال میزد
منو کیانو خوشجال کردی


ممنون مصی جونم ، ماشالله چقدر کیان آقا شده و البته خوشگل ، از اون قیافه هاییه که من خیلی دوست دارم
خدا حفظش کنه ایشالله
جیران بخشنده
13 آبان 92 14:44
ممنونونم از این همه محبتتون


فدات شم
مامان امیرعلی
14 آبان 92 23:21
سلام خوشحالم که برگشتین آخه من همه خاطرات گل پسر رو خوندم و هرچن وقتی سر میزدم تا ببینم آپ کردین یا نه[قلبk od

ازتون خیلی ممنونم