بازیهای جدید آرش کوچولو
کمی فرم بازیهات عوض شده ، علائق ات گاهی تغییر می کنه و این نشانه ایست از بزرگ شدنت
جدیدا به قائم موشک خیلی علاقه مندی و تا ظرف غذا رو دست من می بینی که دارم به طرفت میام و یا کاهی که باهات کار دارم و صدات می زنم زود می ری پشت پرده قائم می شی و تا نیام دو تا ماچ آبدار ازت نگیرم و ایبته دو تا گاز هم چاشنیش نکنم از پشت پرده در نمیای
یه بازی روی گوشیم نصب کردم به اسم پووه ، جونوری که باید مثل یه بچه ازش مراقبت کنی و بهش غذا بدی و سر موقع بخوابونیش و حتی باهاش بازی کنی ، من و تو اسم این پووه رو توپولی گذاشتیم ، باهاش حرف می زنی ( به زبون خودت ) باهاش توپ بازی می کنی و گاهی هم که از دستش عصبانی می شی موبایل من بیچاره رو پرت می کنی تا مثلا پوووه ( توپولی ) دردش بگیره
جالب اینجاست که وقتی می خوای با توپولی حرف بزنی سرت رو به مانیتور انقدر نزدیک می کنی تا مطمئن بشی توپولی صداتو می شنوه ، آخه توپولی اگه صداتو درست بشنوه عین جمله ات رو با صدای خودش برات تکرار می کنه و تو از شنیدن جمله ای که گفتی اونم با تن صدای توپولی کلی ذوق زده می شی
آرش کوچولو این روزها عشق ماشین بازیه ، گاهی تو خونه راه می ری و احساس می کنی الان در نقش یه ماشینی ، با صدای بلند شروع به غان غان کردن می کنی و از بین مبلها و وسایل خونه ویراژ می ری
ماشین های اسباب بازیت رو هم خیلی دوست داری و خیلی بیشتر از قبل باهاشون بازی می کنی ، لبته حتما حتما موقع ماشین بازی صدای ماشین رو در میاری برای اسباب بازیهات
و البته گاهی هم خودت می رونیش
و البته گاهی موتور
و گاهی هم ماشین بابایی رو می رونی
آرش کوچولو به چرتکه هم خیلی علاقه داره ، واسه همین هم خاله صبا این چرتکه رو براش خریده تا آرش باهاش بازی کنه
جدیدا بازی با پشتی های مبل هم جزء علائق آرش خان شده ، در کسری از ثانیه همه پشتی ها رو وسط پذیرایی پهن می کنه و یاباهاشون تپه درست می کنه و ازشون بالا می ره
یا از ما می خواد باهاشون براش خونه درست کنیم و خدا نکنه آرش خان به یکی از دیوارهای خونه تکیه کنه و خونه بریزه ، در صورتی که این پیشامد بد به وقوع بیانجامه ، من و بابا امیر باید تا قیام قیامت خونه درست کنیم و صدای دلنواز اعتراض آرش رو به گوش دل پذیرا باشیم
و البته با وسایل دیگه ای هم خونه رو درست می کنیم
و گاهی هم کمد رختخوابها تبدیل به خونه آقا آرش می شه
نقاشی کشیدن هم جزء علایق پسریه ، گاهی در اوج عصبانیت و گریه با دیدن یه مداد ، خودکار یا ماژیک آنجنان آرامشی می گیره که باور کردنی نیست ، البته خداییش غیر از یه بار ، دیگه ندیدم روی دیوار نقاشی بکشه ، معمولا تو دفتر نقاشی اش نقاشی می کنه
بازی با قل قلی ها هم خیلی جالبه ، راستش خیلی وقت پیش با بابا امیر تصمیم گرفتیم برای آرش خمیر بازی بگیریم ، آخه آرش عادت نداره چیزی رو دهنش کنه و از این بابت خیالمون از بابتش راحته
آرش از هر چیزی که دستشو کثیف کنه بدش میاد ، مثلا هیچ علاقه ای به بازی با رنگ انگشتی نداره ، در اولین امتحان ازش بدش اومد و دیگه حتی حاضر نیشت امتحانشم کنه
به همین دلیل سعی می کرد دستشو با خمیر بازی کثیف نکنه ، منم برای همین با خمیر ها براش قل قلی های رنگی درست کردم و اسمشون رو گذاشتیم قل قلی
الان قل قلی ها یکی از بهترین دوستای آرش هستن ، می ریزتشون تو یه ظرف و از یه جا با دقت به جای دیگه خونه منتقلشون می کنه و طوری که شکلشون رو از دست ندن از کاسه میارتشون بیرون و سعی می کنه رنگاشونم بگه
خلاصه قل قلی ها و آرش دنیایی دارن بس عجیب
اینتا نمونه هایی از بازیهایی بود که آرش کوچولو این روزها باهاشون خودشو سرگرم می کنه
واقعا بازی کردن حق هر کودکی است