دوستت دارم
گاهی اوقات با تمامی احساس انقدر فشارت می دم که می گم این دفعه دیگه جیغش در میادو سرم داد می کشه ، ولی بعد از از اینکه کلی تو بغل فشارت می دم و دو تا ماچ محکم ازت می گیرم ، زود چشمام رو می بیندم تا شاهد زجر کشیدنت نباشم ...
منتظر اون صدای اعتراضم ، ......
صدا نیومد .... پس چی شد ؟
نکنه از شدت فشار خفه شده ...؟!!!
زود چشمام رو باز می کنم و با عجله صورتت رو که به سینه ام فشردم رو بر می گردونم تا ببینم حالت خوبه یا نه !!
باورم نمی شه ..!!!
تو داری می خندی ؟!
آرشم ،عزیزم بیشتر از اینکه تو به من نیاز داشته باشی ، منم که محتاج یک لحظه لبخند توام ، لبخندی که به خاطر یه لحظه دیدنش حاضرم تموم دنیا رو بدم
زیباترین ، لذت بخش ترین و قشنگ ترین و احساسی ترین حسی که توی زندگیم تجربه اش کردم همینه ... ...
آرش با تمام وجود دوستت دارم ....
و اما :
این هفته آرش کوچولو خیلی سرش شلوغه ، قراره امروز آرش با مامان پگاه و بابا امیر یه چند روزی بره مسافرت ، آخر هفته هم که بر می گرده قراره میزبان خاله ندا و خاله صبا باشه ....
یه هفته خیلی خوب در راهه ...هوراااااااااااااااااااااا
امیدوارم تو مسافرت اذیتم نکنی و مثل خونه پسر خوبی باشی ...
ایشالله