در عزای بوشهر
متأسفانه خبر زلزله 6.3 ریشتری شهرستان کاکی شوک بزرگی بود ، تا ساعت ها فکر می کردم که بقط 3 نفر در زلزله کشته شدن
وقتی قبل از بازی استقلال و الهلال ، آقای خیابانی با صدای بغض آلودش داشت خبر زلزله بوشهر رو اعلام می کرد ، متوجه شدم 37 نفر از هم استانی هامون تو زلزله دیروز جان خودشون رو از دست دادن
بی اختیار گریه ام گرفت ، انگار دیروز بود که بم لرزید ، لرزید و کلی بچه شاهد مرگ پدر و مادرشون در زیر آوار بودن
انگار دیروز بود که آذربایجان لرزید ، لرزید و بچه ها بی خانمان شدند ، غم رفتن پدر و مادر از سویی و نداشتن سر پناهی گرم در سرمای زمستان از سویی دیگر
و اینبار بوشهر ، شهر من لرزید ، لرزید و دلمان را لرزاند
می دانم که صدای شروه در شهرم پیچیده ، زنانی را می بینم که از داغ فرزندان خود گل به صورت می زنند و پدرانی که درد خود را تنها به دریا می گویند
نخلستانهای شهرم همچنان استوارند ، دریا غمشان را با خود می برد و صدای شیونشان کوه مند را به لرزه در می آورد ..
بوشهرم ، با تمام وجود دوستت دارم و در عزایت من نیز عزادارم