آخرین هفته پانزده ماهگی
شیطنت هات بیشتر و گاهی جالب تر و گاهی خطرناک تر شده ، یه نمونه اش عکس پایینه ، بابا امیر خسته از سر کار برگشته خونه و مثلا" اینجا خوابیده ، از اتاق اومدم بیرون و دیدم رفتی رو کله بابا نشستی و داری تلویزیون نگاه می کنی :
ساعت ها کنار در تراس می ایستی و با جوجو هایی که میان رو تراس می شینن بلند بلند حرف می زنی و سرشون داد می کشی و با دست بهشون اشاره می کنی
با بابا جون بردیمت پارک و کلی از هوای خوب و شکوفه های بهاری لذت بردی
یه روز هم که بابا جون از سر کار برگشت ، در رو که باز کردیم دیدیم بابا پشت یه عالمه گل خودشو قائم کرده ، دستش درد نکنه خیلی خوشگل بودن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی