آرش آرش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

آرش کوچولوووی مامان و بابا

علایق آرش کوچولوو در 9 ماهگی

1391/7/17 23:36
نویسنده : مامان پگاه
1,663 بازدید
اشتراک گذاری

 

این روزها شیطنت هات رنگ و بوی تازه ای به خودش گرفته ، تند تند تموم طول پذیرایی رو با سینه خیز و چهار دست و پا در کسری از ثانیه طی می کنی و خودت رو به مقصد نهاییت می رسونی تا یا به خودت و یا چیزی آسیب برسونی

 

 

در حالیکه در حال چهار دست و پا رفتن هستی گاهی باسنت و زانوهات رو بالا می دی ، فکر کنم داری برای حرکت بلند شدن از زمین آماده می شی

 

9 ماه و 3 روزت بود که چهار دست و پا رفتن رو یاد گرفتی و الان مثل تیر از این ور خونه به اون ور خونه برای خودت رفت و آمد می کنی

گاهی صبح ها که از خواب بیدار می شم می بینم تو رختخوابت نیستی ، بی درنگ اولین جایی که دنبالت می گردم کنار  پریز برقه ، تا از خواب بیدار می شی معمولا" زود توی رختخوابت می شینی و کمی به اطراف نگاه می کنی ، به پرده ای که داره با باد کولر تکون می خوره خیره می شی و نگاهت بین پرده و کولر در حرکته ، مثل اینکه علت و معلول رو می شناسی ولی هنوز هم با تکان خوردن پرده متوجه کولر می شی و هنوزم برات جذابیت داره

جدیدا"  با کشوی کمدت مشغول می شی ، هی بازش می کنی و با شدت به هم می زنی و می بندیش ، تماما" باید مواظب باشم که دستت لای کشو گیر نکنه

به خاطر اسباب کشی تختخوابمون رو جمع کردیم و مجبوریم شبها روی رختخواب بخوابیم ، صبح ها که جمعشون می کنم دیگه  تا کمد رختخوابها نمی برمشون و همون جا گوشه اتاقت روی هم می چینمشون و جنابعالی صبح ها مدل کوهنوردها، خودت رو به رختخوابها می رسونی و سعی می کنی ازشون بالا بری

 

خرسی که از مادرکر برات گرفته بودم و قبلا" اصلا" دوسش نداشتی و مرتب سعی می کردی با لگد و هل دادن هر جور شده از خودت دورش کنی ، الان به یکی از عروسکای محبوبت تبدیل شده ، آخه الان دیگه انقدر بزرگ شدی که زورت بهش برسه و در نبود بابا امیر بتونی با خرست کشتی بگیری

 

 

2 تا دندون بالا داری و 3 تا دندون پایین ، ولی به زودی فکر کنم 2 تا دندون دیگه قراره بهشون اضافه بشه چون از زیر لثه به خوبی معلومه ولی کامل بیرون نیومده ، یکی فک بالایی و یکی فک پایینی

 

این روزها  خیلی گازمون می گیری ، گاهی در حال ظرف شستنم که می بینم چهاردست وپا میای تو آشپزخونه خودت رو بهم می رسونی و در حالی که حواسم پرت ظرف شستنه از ساق پام آنچنان گازی میگیری که اشکم در میاد ، گاهی از لپم ، گاهی از انگشتای دستم و بازوهام

می خوام مثل پدر خوانده دیوید کاپرفیلد پشتت بنویسم " این پسر گاز می گیرد "و بهت سنجاقش کنم

 

 

از زیر تلویزیونی همچنان بالا می ری و فلش رو از تو رسیور می کشی بیرون

همچنان برای اهنگ خودت رو تیکه تیکه می کنی ، همچنان دیسکوی منزل ما از 7 صبح تا 7 شب دایره

آهنگ های مورد علاقه ات در این ماه " آینه - محاله "

آنچنان برای این خانمه ذوووق می کنی و جیغ می کشی که من حسودیم می شه

 

آهنگ رویای ما " ابی و شادمهر " آنچنان به این آهنگ زل می زنی و گاهی هم باهاشون مثلا" می خونی

 

 

اگه وسط یه آهنگ کانال رو عوض کنم باهام دعوا می کنی و با آهنگها بالا و پایین می ری و می رقصی و با بعظی هاشونم بلند بلند یه چیزهایی می خونی

 

ماشین بازی رو خیلی دوست داری ، گاهی 1 ساعت یه ماشین رو بر می داری و هی رو زمین جلو و عقبش می کنی و کل خونه رو باهاش می ری دور می زنی

 

دستت رو به مبل می گیری و پا می شی و هر چی رو مبل باشه رو بر می داری و بعد می شینی

 

همچنان عاشق سوپی ، الان دیگه تو سوپت خیلی چیزها مثل لوبیا سبز ، نخود فرنگی و برنج قهوه ای و پاستا و عدس و ماش و گندم پوست کنده و کدو حلوایی یا کدو سبز ، هویج و شلغم می ریزم

روزی یه دونه لیموشیرین بهت می دم تا ویتامین c بدنت کم نشه ، گلابی و شلیل و طالبی هم دوست داری ، روزی نصفه یه دنت موزی یا وانیلی هم بهت می دم که خیلی دوست داری

هنوز نمی تونی غذاهای جامد رو بجویی و قورت بدی ، واسه همین برات همچنان غذات رو کامل میکس می کنم و بهت می دم

به  چرخ ماشین هات خیلی علاقه داری ، ماشینهات رو گاهی چپه می کنی و با انگشتات چرخشون رو می چرخونی و از این کار لذت می بری

حتی یه لحظه حاضر نیستی به یه موزیک غمگین گوش کنی و زود می زنی زیر گریه و اشکات سرازیر می شه

 

 

جدیدا" از برنامه عمو پورنگ خیلی خوشت میاد و می شینی نگاه می کنی ، منم سعی می کنم ساعت 4 بعد از ظهر شبکه دو رو فراموش نکنم ، مخصوصا" از آهنگ جوجه خروس خیلی خوشت میاد و باهاش دس دسی می کنی

شخصیت های دوست داشتنیت در برنامه 10006016 عمو پورنگ

عمو پورنگ و سلطان خان هستن

 

راستی امروز که برات می نویسم تو 9 ماه و 20  روزته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

پردیس
18 مهر 91 11:35
الهی من قربونت بشم ک روز به روز خوشگل‌تر میشی‌ بووووسسسسس


ممنون خاله جوووونم
پگاه مامان آرتين
18 مهر 91 12:34
اي جان فداش بشم.چه اسباب بازياي خوشگلي.روزت مبارك من تورودوست پسرم كردم.


مرسی خاله پگاه ، هزار ماشالله به آرین خودت که واقعا" خوردنیه

ممنون که بهمون سر زدین
مریم
20 مهر 91 23:30
الهی خاله قربونت بره پسر خوشگل و دوست داشتنی چقدر منو کیاوش خوشحالیم که میتونیم شما رو از نزدیک ببینیم


مرسی خاله مریم ، من و آرش هم بی صبرانه منتظر دیدن شما هستیم
مهبا
21 مهر 91 1:43
یعنی خاله جون من کشته مرده این علایق تو هستم جیگرتو بگردم که با عمو پورنگ دس دسی میکنی و تحمل اهنگ غمگینو نداری و مثل ادم بزرگا اهنگای بزرگونه گوش میدی
تو نفس من بیدیییییییی کی میای تهران از نزدیک گاز گازت کنم؟!


مرسی خاله مهبای مهربووووووووونم
خاله صبا
21 مهر 91 16:07
پگاه جان یه چیزو یادت رفت بگی و اون هم علاقه ی شدید به انواع مارک ها از لباس گرفته تا عروسک و اسباب بازی


آره صبا جون راست می گی اینو یادم رفت
مامان آرین
21 مهر 91 19:45
سلام پگاه جون وآرش جیگررررررررمن.چندوقته نتونستم بیام اینجا .چه خبره.قربون آرش برم من اینقده نازه ماشاالله.من وآرین منتظرتونیم کی میاین ؟؟؟؟


ایشالله به زودی همدیگه رو می بینم
زهرا
25 مهر 91 13:38
سلام دوست عزیز این ادرس وبمه اگه دوست داشتی بااسم(من وخواهرجونم)لینکم کن تامن هم لینکت کنم


متأسفانه وبلاگتون باز نمی شه