آرش آرش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

آرش کوچولوووی مامان و بابا

اولین احساسم به تو

1390/3/3 23:30
نویسنده : مامان پگاه
264 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ...

امروز برای اولین بار از وجودت آگاه شدم ، چند روزیه که تو رو احساس کردم ولی امروز به بودنت ایمان آوردم ...

برای مادر کار سختی نیست ، تجربه زیباییست ، خیلی علائم وجود داره که می شه به آمدن تو نسبتش داد ...  یه هفته ای هست که حسابی گیج و خسته ام و خواب آلودم ، از هر فرصتی برای زدن یه چرت کوتاه استفاده می کنم ... حتی تو محیط کار هم نمی تونم خودمو کنترل کنم سرم روی میزه و خوابم ...

راستی حسابی هم شکمو شدم ..

بابا حتما" از شنیدن خبر اومدنت حسابی خوشحال می شه ... منتظرم هر چه زودتر این خبر رو بهش بدم و عکس العملش رو ببینم ...

نمی دونم دختری یا پسر .. نمب دونم یکی هستی یا چند تا ... !!!

فقط بدون امیدوارم سالم و تندرست باشی و بدون که من از بودن تو آگاهم ..

هیچ تستی و هیچ آزمایشی جای احساس کردن تو رو نمی گیره و با اون دقت تو رو به اثبات نمی رسونه

مامان برای شنیدن صدای قلبت بی تابم تا ار سلامتت آگاه شوم

مواظب خودت باش ... از تاریکی نترس .. نگذار صداهای اطراف تو رو بترسونه ، من همواره با تو ام ...لحظه به لحظه ...  حتی در خواب .. حتی در تاریکی .... یا در هیاهو ... تو نترس  و بفکر رشد کردن باش ... باید در فرصتی که به تو داده شده حسابی رشد کنی تا قوی بشی و بتونی پا به دنیای ما آدم بزرگا بگذاری

 

پس الان فقط به دنیای خودت فکر کن ...  به دنیای اطرافت فکر کن

سعی کن بهترین مواد غذایی مورد نیاز رشدت رو از بدن من تأمین کنی تا خوب رشد کنی

از تاریکی نترس و در دنیای پر از آب اطرافت خودت رو شناور کن تا از اضطرابت کاسته بشه ..

 

مامان .....

من تو رو در این سفر همراهی می کنم ... لحظه به لحظه با تو حزف می زنم ، با تو زندگی می کنم و با تو به رویای آینده سفر می کنم

امید زندگی من و بابا تویی ... ما فرشتگانی هستیم که از سوی خدا جهت مراقبت از تو در دنیای جدیدت انتخاب شدیم

هیچکدوم همدیگه رو ندیدیم ولی به هم عشق می ورزیم

تو در خواستنی ترین لحظه زندگی بر ما وارد شدی همان لحظه که تو رو از خدا خواستیم بدون ذره ای درنگ بر ما منت نهاد و تو همچون چکاوکی زیبا خبر بهار را برای ما آوردی ..

 

پس بدان و آگاه باش که تو خواستنی ترین لطف ایزدی که در زندگیمان شعله دواندی و آمدنت بر حسب اتفاق و از سر ناچاری نبوده است ..  بلکه به تصمیم خودمان و از سر لطف و مرحمت الهی به زندگیمان وارد شدی ..............  همواره به یاد داشته باش ...

 

فرزندم ....  بدان که بودن و نبودنت هر دو در دستان اوست و هیچ جنبنده ای حق زیستن نخواهد داشت مگر به اذن او ... پس همواره خدا را شاکر باش که به تو حق زیستن داد ... و بدان که صاحب اصلی تو اوست ...

 

پروردگارا تو را سپاس

سوم اردیبهشت سال 1390

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)