آرش آرش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

آرش کوچولوووی مامان و بابا

مامان بزرگ

1392/2/21 2:18
نویسنده : مامان پگاه
678 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب باز دیدمش

بعد از مدتها ، با همون چهره مهربون و دوست داشتنی و لبخندی که همیشه بر لب داشت ، انگار نه انگار این همه غم تو دل کوچیکش بود

تا می دیدمش سرم رو رو پاش می گذاشتم و اون با دستهای چروکیده اش موهام رو نوازش می کرد

سرم رو می بوسید و من تو بغلش به آرامش می رسیدم ، مثل بچه ای می شدم که به آغوش  مادرش پناه آورده

این روزها  خیلی دلتنگش بودم ، گاهی تا بهش فکر می کنم تموم وجودم بغض می شه

خیلی وقت بود ندیده بودمش ، ولی دیشب بعد از مدتها باز به خوابم اومد

من با دیدنش آرامش گرفتم و صبح آروم تر و خوشحال تر از هر روز از خواب بیدار شدم

کاش بدونه خیلی دوستش دارم ، کاش بدونه که چقدرررررر  براش دلتنگم

کاش بدونه که برای اینکه سرم رو روی پاهاش بذارم چقدر دلتنگم

 

مامان بزرگ جات خیلی پیشمون خالیه ، کاش بودی و پسرم رو می دیدی

کاش بودی و دست نوازشت رو بر سر اون هم می کشیدی

با تمام وجود دوستت دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سیمین
25 اردیبهشت 92 10:46
پگاه جونم خدا مادر بزرگ عزیزت رو رحت کنه ایشالا روحشون شاد باشه چقدرم چهره ش مهربون و دوست داشتنی هست


ممنون سیمین جون ، خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه ، راستش سیمین جون مامان بزرگم واقعا" مهربون ، ساده ، کم توقع و دوست داشتنی بودن
همین خصوصیات اخلاقیشون بود که ایشون رو از بقیه متمایز می کرد
باز هم از لطفتون سپاسگزارم دوست خووووووووبم ، آدری رو ببوس
مامان آرین
25 اردیبهشت 92 18:56
سلام پگاه جون خدا مادر بزرگت رو رحمت کنه وروحشون شاد باشه.این عزیزان گوهر های گرانقدری هستند که حتی بعد از از دنیا رفتن هم از ارزششون کم که نمیشه هیچ خیلی هم بیشتر میشه.اما کاش همیشه بودن..


ممنون مامی آرین جوووووووونم
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزد