آرش آرش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

آرش کوچولوووی مامان و بابا

عکس با کیک تولد بابا جون

دیشب تولد بابا جون امیر بود و خاله سارا و عمو امیر هم اومدن پیشمون از اونجایی که تا حالا 3 بار برای آقا آرش کیک گرفتیم و موفق نشدیم ازش عکس بگیریم ، رو کیک تولد بابا امیر یه شمع 7 به مناسبت هفت ماهگی گل پسرمون گذاشتیمو ازش عکس گرفتیم ...     و از اونجایی که خاله سارا و عمو امیر کمی دیر اومدن پسر من کمی خواب آلود  بود و تو عکس کمی خسته افتاد   بابا امیر مهربون باز هم تولدت مبارک ...
1 مرداد 1391

تولد بابا جون امیر مبارک

هولااااااااااا    املوز  اول مولداد   لوز تفلد بابا جون امیر منه ...   بهتلین  باه بای دونیا ، می دونین تفلد یهنی چی ؟ تفلد یهنی لوزی که باه بایی امیر نی نی شده ،  هههههههههههههه  فکلش لو بکن ... باه با  نی نی بوده هههههه هالا  بپل  این  شمها لو  فوت  کن تا من و ماه مانی بلات  دست  بزنیم ...بووودووو   باه بایی جونم لوز تفلدت مبالک ....  خاستم بت بگم که توو  بهتلین باه بای دونیایی ، باه بایی جون من  خوشبختلین بابای دونیا س ، چون هل لوز با صیداه آواز من از خاب بیدال می شه ، در هالی که پاه من تو صولتشه ، عصل ها که از کا...
1 مرداد 1391

چکاب هفت ماهگی

عزیزم مثل هر ماه برای چکاب هفت ماهگی بردیمت پیش دکترت ، که پس از معاینه کامل گفت آرش کوچولو خدا رو شکر خوبه  خوبه  قرار  شد به وعده های غذایی ات غیر از زرده تخم مرغ ، جوانه و عدس سبز هم اضافه کنم و داروهای تقویتیت مثل کلسیم ، زینک و فولیک اسیدت رو هم ادامه بدیم  خدا رو شکر قد و وزنت هم مثل همیشه خوب بود وزن در پایان هفت ماهگی : 9800 قد : 71 دور سر :47.5     الهی قربونت برم ایشالله همیشه سالم و تندرست  باشی گلم ...   ...
29 تير 1391

هفتمین ماهگرد آرش کوچولو

  هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا    پسرم  7  ماهگیت  مبارک بالاخره  پسر خوشگل من هم وارد هشتمین ماه از زندگیش شد امیدوارم  هر چه زودتر 1 سالگیت رو جشن بگیریم ...   هر روز دلم می خواد بیشتر نگاهت کنم ...آخه  داری بزرگ می شی ... بزرگ  شدنت  دیگه مشهوده مامان جون  دیگه  خیلی  چیزها رو می فهمی و خیلی  عاقل تر و شیرین  تر  شدی ..،  حرکاتت  زیبا تر و تو دل برو تر  شده مادر و روز  به  روز  برای من و بابا امیرت خواستنی  تری .. از اینکه زندگی من و بابا امیر رو با آمدنت انقدر ز...
29 تير 1391

تو هفت ماهگی چه کارهایی بلد بودی

هورا  امروز آخرین روز از 7 ماهگی  پسر گلم آرش کوچولوه                                                                                  عزیز  دلم کارهایی که در 7 ماهگی انجام می دادی به شرح ذیل بود : 1- پسر قشنگم الان دو تا دندون کوچولوی ناز تو د...
27 تير 1391

دومین دندون آرش

    هورااااااااااااااااااااااااااااااا نیم ساعت پیش داشتم به پسر گلم سوپ می دادم که متوجه شدم کنار دندون قبلیش یه سفیدی روی لثه اش معلومه وقتی دهنش رو باز کردم و نگاه کردم دیدم بلــــــــــــــــــــه دومین مروارید سفید پسرم هم داره نوک می زنه پسر نازم دومین دندونت تو 6 ماه و 23 روزگی دراومد مبارکت باشه ...
21 تير 1391

آرش می گه " بااا باااا "

عزیز دل من یه یه هفته ای هست که بابا می گی اولین بار که بابا گفتی  بابا جون خودش خونه نبود و طبق معمول مأموریت بود قرار بود همون شب برگرده     دقیقا" همون شبی رو می گم که متوجه شدم دندون در آوردی و کلی ذوق زده شدم همون شب من و مامان بزرگ نشسته بودیم که یهویی بعد کشیدن یه جیغ بلند و طولانی شروع به گفتن باااااا  باااا  باااااا  کردی ..     من و مامان بزرگ از تعجب شاخ در آوردیم دویدم دوربین رو آوردم و ازت فیلم گرفتم آخه گفتم شاید دیگه نگی و لااقل بتونم فیلمشو نشون بابایی بدم تا کلی واسه پسرش ذوق کنه     شب بابا برگشت ولی چون پروازش 4 ساعتی تأخیر داشت ...
21 تير 1391

بستنی آااااااااااای بستنی

  امروز  پسر  من  وقتی باباش داشت بستنی  می خورد انقدر دست و پا زد و جیغ کشید که باباش مجبور شد یه گاز از بستنی اش بهش بده انقدر قیافه ات موقع بستنی خوردن خنده دار بود که پریدم دوربین رو آوردم و ازت عکس گرفتم تا خودت ببینی و به خودت بخندی           ...
20 تير 1391