آرش رو کچل کردیم
مامان جون یه مدتی بود موهات بدجوری ریزش پیدا کرده بود ، طوری که رختخوابت شده بود پر از مو و هر دفعه که پستونکت از دهنت می افتاد پر از مو می شد و باید می رفتیم روی گاز می جوشوندیمش و کاملا" تمیزش می کردیم ولی تا می آوردیمش باز همون آش و همون کاسه .... از طرفی من و بابا طاقت نداشتیم هر روز بشینیم و منتظر باشیم کی کچل بشی ... خلاصه یه شب جمعه ( 24 فروردین 1390،در حالیکه 116 روزت بود ) من و بابا از شدت بیکاری تصمیم گرفتیم رو سر گل پسرمون هنرنمایی کنیم پس بابا امیر رفت قیچی رو آورد و منم نشوندمت روی پام تا تکون نخوری ... حدود 2 ساعت طول کشید تا تونستیم کل موهات رو کوتاه کنیم و بعد ه...
نویسنده :
مامان پگاه
23:42